Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (717 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ground
U
تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground
U
تماس دادن توپ با زمین
try
U
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
tries
U
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
readiness to report
U
امادگی برای پاسخ دادن
irresponsiveness
U
عدم امادگی برای پاسخ دادن
Thanks for calling back.
U
با تشکر برای تماس.
[به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
ground stroke
U
ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
full toss
U
پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین
punt
U
توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
punts
U
توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
full pitch
U
پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین
punted
U
توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
first down
U
اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
split lean
U
پا باز نشسته و تماس سینه ژیمناست با زمین
marker
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
markers
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
ground zero
U
محل تماس گوی اتشین بمب اتمی با زمین
series
U
4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
ingenuity
U
امادگی برای اختراع
accessibility
U
امادگی برای پذیرایی
distensibility
U
امادگی برای بادکردن
fluctuability
U
امادگی برای بالاوپایین رفتن
opposability
U
امادگی برای روبرو گذاشتن
reagency
U
امادگی برای واکنش یا معرفی
inerrability
U
معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
mission ready
U
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
impressionability
U
امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
removability
U
ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
insuperability
U
عدم امادگی برای از میان برداشتن
communicativeness
U
امادگی برای رساندن خبر پرگویی
inseparability
U
عدم امادگی برای جدا شدن
ready solubility in water
U
امادگی برای زودحل شدن دراب
operating level
U
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
cultivation
U
جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
inductility
U
عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
impulsiveness
U
امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
vitrescence
U
امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
condensability
U
قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
put and take fishing
U
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
civilian preparedness for war
U
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
advance to contact
U
پیشروی برای اخذ تماس
to bring into contact
U
تماس دادن
tuch
U
تماس دادن با
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
lose track of
<idiom>
U
ازدست دادن تماس باکسی یاچیزی
answering
U
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answers
U
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered
U
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answer
U
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
de bounce
U
جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
skate off
U
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
block the plate
U
موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
touch
U
دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
touches
U
دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
contractibility
U
قابلیت انقباض- امادگی برای جمع شدن یاکوچک شدن
record
U
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
contact point
U
وسیله تماس نقطه اخذ تماس
follow up
U
تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
ring
U
سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
skims
U
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skimmed
U
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skim
U
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
organization of the ground
U
سازمان دادن یا ارایش دادن زمین
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
approach march
U
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
amplifying report
U
گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
acre
U
برای سنجش زمین
acres
U
برای سنجش زمین
difficult terrain
U
زمین مشکل برای عبور
cavaizion
U
[حفر زمین برای سرداب]
cavation
U
[حفر زمین برای سرداب]
feedback
U
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
invitation
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
conferencing
U
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
asynchronous computer
U
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
to sue for damages
U
عرضحال خسارت دادن دادخواست برای جبران زیان دادن
earths
U
به زمین اتصال دادن
land forming
U
شکل دادن زمین
earth
U
به زمین اتصال دادن
skimming
U
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
soil improvement
U
بهتر کردن جنس زمین برای بارگذاری
this ground rides soft
U
این زمین برای سواری نرم است
originating
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
farm out
U
اجاره دادن زمین مزروعی
basket hanger
U
بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
chutes
U
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
chute
U
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
bow line
U
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house).
U
این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
defense readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
golf car
U
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
golf cart
U
گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
chopped
U
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
dumb well
U
چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
chop
U
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
reclaimed
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
kow-towing
U
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
reclaims
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaim
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaiming
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
kow-tows
U
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towed
U
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
arrendare
U
اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه
kow-tow
U
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
acres
U
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
lag
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lags
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lagged
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
acre
U
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
sightscreen
U
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
c
U
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
scratch one's back
<idiom>
U
کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
uberstreichen
U
لگام را برای چند گام رهاکردن برای نشان دادن گام مرتب اسب
typhoons
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
check point
U
نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
typhoon
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
Hewlett Packard
U
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
hp laserjet
U
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
Hewlett Packard LaserJet
U
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
shields
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shield
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
re entry vehicle
U
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
away
U
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
realized
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realises
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizes
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realised
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realize
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realising
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing the palette
U
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
descentheight
U
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
development
U
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
developments
U
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
fumble
U
از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
fumbles
U
از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
fumbled
U
از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
lawn sprinkler
U
برای چمن اب دادن
cover
U
امادگی
coverings
U
امادگی
covers
U
امادگی
kelter
U
امادگی
preparation
U
امادگی
susceptibility
U
امادگی
qualification
U
امادگی
readiness
U
امادگی
penchant
U
امادگی
preparations
U
امادگی
proneness
U
امادگی
preparedness
U
امادگی
kelter or kilter
U
امادگی
conditioning
U
امادگی
tautness
U
امادگی
disposition
U
امادگی
formed
U
امادگی
predispostion
U
امادگی
forms
U
امادگی
form
U
امادگی
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
microsoft
U
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
phew
U
برای نشان دادن بیزاری
phew
U
برای نشان دادن بی تابی
time
U
وقت قرار دادن برای
times
U
وقت قرار دادن برای
timed
U
وقت قرار دادن برای
sancify
U
برای امرمقدسی تخصیص دادن
to atone for something
U
کفاره دادن برای چیزی
smoothing or smoothed varnish
U
لاک برای جلا دادن
to make amends for something
U
کفاره دادن برای چیزی
Recent search history
Forum search
2
New Format
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
Potential
1
incentive
1
affixation
1
gorse melatonin
1
if you have any question please ask us , we are here to help
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com